۸ نکته کلیدی برای استحکام زندگی زناشویی
نویسنده :اعظم اسلامی مجد
اگراز افرادی هستید که می خواهید از تجربه های دیگران استفاده کنید و چنانچه تصمیم به آغاز زندگی مشترک گرفته اید،به این هشت نکته توجه کنید تا از برخی واقعیت های مهم و هشدار دهنده درباره ازدواج آگاه شوید .به حتم،وقتی که درگیر مسائل عاطفی می شوید،حاضر نیستید لحظه ای هم به این موارد فکر کنید .ولی،زندگی کتاب داستان نیست و همه روزهایش خوشایند و دلچسب شما نخواهد بود،پس قبل از آنکه طعمه خوش خیالی خود شوید، چشمان تان را خوب بگشایید و واقعیت زندگی را دریابید:
۱-در زندگی روزهایی وجود دارد که با نگاه کردن به چهره همسرتان که در نزدیکی شما به خواب رفته است،با خود می گویید :«آیا این همان کسی است که باید برای همیشه با او باشم.»وقتی می خواهید ازدواج کنید،با خود می اندیشید که در انتخاب همسرتان درست عمل کرده اید و نیمه گمشده خودتان را یافته اید و حاضر نیستید آنقدر در کنار و همراه او بمانید تا مرگ شما را از هم جدا کند.اما،به ناگاه یک روز از خواب بیدار می شوید و در می یابید که همسرتان آن کسی نیست که شما می پنداشتید و نمی تواند لحظه های زندگی تان را از شادی و نشاط پر کند .به علاقه ای که به او دارید ،شک کرده و به علاقه او نیز نسبت به خودتان شک می کنید .حتی،ممکن است که گاهی با خود بیندیشید که چرا این فرد را به عنوان شریک زندگی انتخاب کردم و یا چرا در امر ازدواج شتاب کردم؛اما، حقیقت امر این است که شما معنای واقعی ازدواج را درک نکرده اید و زمانی که این جمله را بر زبان می آورید :«من شریک تو خواهم بود،در غم ها و شادی ها »،درک درستی از این جمله نداشتید .جنس رابطه شما و همسرتان بر اساس یک زندگی یک روزه بوده است .زیرا،با رسیدن روزهای تکراری و یکنواخت شدن همه چیز،دیگر حاضر به تحمل وضعیت نیستید.با شروع حرکت پنهانی ناامیدی به سمت زندگی تان به طور آشکار احساس تنهایی و پشیمانی می کنید؛« نه،او همان کسی نیست که من می خواستم.»
زیبایی آن تصویری که از ازدواج درذهن پرورانده بودید ،از بین می رود و دیگر جلوه ای در نظرتان ندارد.شما ازدواج را یک مقصد نمی بینید بلکه به نظرتان ازدواج سفری یکنواخت و خسته کننده است.از خواب شیرین بیدار شوید و زندگی را با تمام واقعیت هایش بپذیرید .روز را با همه نورهای درخشان و حتی ناملایماتش دریابید و باورکنید که امروز شادی شماست زیرا،توانسته اید تمام قصه های دروغین درباره سعادت ابدی را از ذهن تان بیرون کنید و حقیقت ازدواج و قصه حقیقی زندگی را با تمام سختی ها و ترس هایش باور کنید.
۲-در زندگی روزهایی وجود دارد که باید در آن روزها بیش از حد تصورتان کارو تلاش کنید.
همگان براین باورند که ازدواج و زندگی مشترک نیاز به صرف انرژی و زمان بسیار دارد و شما در خیال خام تان به این می اندیشید که با کشمکش و دعوا می توانید بسیاری از عادات آزاردهنده همسرتان را اصلاح کنید .شما کمرهمت به انجام انکار بسته اید و برای رسیدن به این هدف انرژی بسیاری را صرف کنید .اما،به این نکته نیزتوجه داشته باشید که انسان طبیعتی پیچیده دارند و رسیدن به چنین هدفی در اصل ساده و آسان نیست.
انسان ها هرکدام با شخصیت متفاوتی که دارند،دنیای مجهول و مبهمی هستند .ما باید یکدیگر را با هر آنچه هستیم ،بپذیریم .ازدواج یعنی بالا بردن سطح بینش و آگاهی.هر چه میزان آگاهی شما افزایش یابد ،همسرتان نیز با مشاهده رشد بینش شما کمی خود را تغییرخواهد داد و بالعکس .به این ترتیب دونفر در کنار هم رشد کرده و می بالند .در واقع ،کار اصلی هر یک یافتن راهی برای پرورش یافتن یکدیگر است.بنابراین به خودتان و همسرتان زیاد سخت نگیرید .
۳-در زندگی روزهایی هست که شب هنگام با عصبانیت بسیار به رختخواب می روید و صبح دم،هنگام بیدار شدن از خواب،از روز قبل نیز عصبانی هستید.
شما نیاز به آرامش و خونسردی بیشتری دارید.باید به یک دیدگاه ثابت برسید.باید کمی به زندگی تان استراحت دهید.هر جنگ و منازعه ای نیاز به تنفس و استراحت دارد.یک توقف کوچک در هردعوا به شما اعلام می کند که میزان عصبانیت تان چقدر آسیب دیده اید.ممکن است منازعه و دعوای شما از یک قدر نشناسی و ناسپاسی کوچک شروع شده باشد و آنقدر بیهوده رشد کرده و بالیده است که حالا ازبدی لبریز شده اید .وقتی چنین وضعیتی برای تان پیش آمد ،فرصت یک استراحت کوتاه را از خود و همسرتان دریغ نکنید تا بتوانید همه چیز را بهتر ببینید و خشم تان را مهار کنید تا بر شما چیره نشود.برخی مواقع یک بحث منطقی خیلی سریع تبدیل به مشاجره ای احمقانه می شود و به دنبال آن خطاهای دیگر یکی بعد از دیگری به وجود می آید.حتی ،اگر بتوانید تمرکز خود را درباره یک موضوع حفظ کنید ،اما،باز هم در برخی از مشاجرات خشم تان تا زمان رفتن به رختخواب با شما می ماند و شما احساس واقعی خود را خفه می کنید .در چنین مواقعی بزرگترین ضربه ها به پیکره ازدواج وارد می شود.در چنین لحظاتی حتی اگرقرار باشد .تمام روز بعد را نیز به مشاجره و نزاع بپردازید ،باز هم اجازه دهید تا احساسات خشم آلودتان کمی فروکش کند و به موقعیت ثابتی برسید تا بتوانید کم کم به آرامش دست یابید.
۴-در زندگی روزهایی هست که ممکن است تا مدت ها با همسرتان نزدیکی فیزیکی نداشته باشید ؛اما،نگران نباشید ،اوضاع حتماً به سامان می رسد .
دوران نبود تماس های فیزیکی و روابط زناشویی در زندگی زناشویی در زندگی مشترک امری کاملاً طبیعی است.این دوران هرگز همیشگی نخواهد بود البته کاملا طبیعی است که بدن انسان پاره ای اوقات نیاز به خواب و استراحت بیشتر داشته باشد.بهتر است در مواقعی که به هر دلیلی نمی توانید به مسائل زناشویی بپردازید ،دست کم تماس های کوچک و ساده تان را در روابط تان حفظ کنید ،مانند یک نوازش بسیار ساده و از روی محبت.
۵-در زندگی روزهایی وجود دارد که در می یابید پیدا کردن راهی برای با هم بودن و با هم ماندن بسیار با اهمیت تر از یافتن راهی برای به مقصد رساندن خودتان است.به حتم،هیچ یک از ما قصد نداریم آنهایی را که دوست شان داریم ،آزار دهیم .اما،در بیشتر مکان ها و زمان ها حق را به خودمان می دهیم.هر چه قدر میزان حقی که به خودمان می دهیم،بیشتر می شود،میزان نارضایتی و ناخشنودی همسرمان نیز بیشتر خواهد شد.متاسفانه ،با وجود دانستن این نکته بازهم با این تصور نادرست بقیه عمرمان را سپری می کنیم که:»حق با من است»ولی،هرچه آگاهانه تر رفتار می کنیم و همسرمان را به خاطر هر آنچه هست ،تحسین کنیم؛به همان اندازه احترام بیشتری برای خودمان قائل شده ایم .در واقع ،به ارزش تعادل و رضایتی که در زندگی یافته ایم ،پی برده ایم .به جای اینکه فقط به این نکته بپردازیم که چقدر همسرمان اشتباه می کند،بهتراست هتاکی و بی حرمتی را کنار بگذاریم و در عوض به او بگوییم «آماده شنیدن حرف هایش هستیم»و یا«من این گونه فکر نمی کردم»و بعد از آنکه با صداقت و صمیمت دیدگاه ها و حرف های ما نیز برای او آسان تر می شود .هنگامی که احساس کنیم به خوبی شنیده می شویم ،دیگرنیاز نداریم مرتب حق را به خود بدهیم.
۶-یک ازدواج موفق به این معنی نیست که در آن هیچ نوع بحث و جدلی نباشد بلکه ازدواجی موفق است که در آن مرد و زن خانواده هر دو با هم تلاش کنند تا اوضاع را سامان دهند.هر دو با هم تلاش کنند برای یافتن تعادل در زندگی بعضی مواقع لازم است که زن و شوهر با هم دعواهای کوچک و بزرگ نیز داشته باشند .زیرا،در مشاجرات فقط صدای تان را بالا نمی بریدبلکه ازحقیقت ها با صدای بلند می گویید،حقیقت هایی که آنها را درسینه تان دفن کرده بودید و بعد با به زبان آوردن آنها فکر و روح تان را آرام تر می کنید،خودتان و همسرتان را بهتر می شناسید و از نوع و کیفیت رابطه تان آگاه می شوید.این مشاجرات کوچک و بزرگ که گاهی در هر خانواده ای به چشم می خورد ،سبب قطع شدن روابط نخواهد شد بلکه ما را قوی تر و محکم تر می کند.
۷-در زندگی روزهایی هست که شما در می یابید باید فقط خودتان را تغییر دهید.گاهی اوقات برخی افراد فکر می کنند که می توانند کسی را که دوستش دارند،عوض کنند تا به ایده آل ها و کمالات نزدیک تر شود.زوج ها در ابتدا با حمایت و همدلی و بعد با داد و فریاد و اتمام حجت کردن به انجام این کار مبادرت می کنند و آن چنان نسبت به اعتقادشان سرسختی نشان می دهند که گویی این مسولیت بزرگ بر گردن آنها نهاده شده و هیچ کاری درست تر از انجام این کار نیست .اما،غالباً تلاشی بیهوده است؛زیرا تغییر یک انسان بالغ و دور کردن وی از عادات و باورهای قدیمی اش که با آنها بزرگ شده یک امر غیر ممکن است.
۸-اگر با ترس ها و ناامنی ها مقابله کنید،در می یابید که چه نوع شخصیتی دارید.در بیشتر موارد زوج ها در روزهای نخست آشنایی شان نسبت به هم سوءظن بیشتری دارند .گاهی اوقات این سوءظن ها سبب برآشفتگی و مشاجره می شود.تا جایی که از شدت عصبانیت ممکن است به طلاق هم به طورجدی فکر کنند .اما،این رفتارهای بی اساس که اسباب تحریک زن و شوهر را فراهم می کند ،چند ماه بیشتر دوام نخواهد یافت.بزرگ ترین شکایت ها در روابط زن و شوهر فرصت های طلایی است تا آنها بتوانند با خودشان روبه رو شوند .اگر ایرادها و کاستی های همسرتان را همچون مانعی بین خودتان و یک ازدواج مناسب می دانید،کارسختی را پیش رو دارید اما؛اگر از کنار اشتباهات یکدیگر راحت تر عبور کنید سفر پر فراز و نشیب زندگی به سمت خودشناسی برای تان آسان تر خواهد شد و حین سفر،هدایایی با ارزشی نیز دریافت می کنید که یکی از آنها رسیدن به رابطه ای مستحکم و با ثبات است.طی سفر شما یاد می گیرید که با خودتان به مهربانی رفتار کنید.و همین رفتار را نیز با همسرتان داشته باشید .این یکی از عجیب ترین زیبایی های ازدواج است.زندگی مشترک پر از لحظات سخت و درس هاس سخت است و هیچ کس نمی تواند شما را در طی این راه آماده کند.اما،در نهایت همین سختی ها و دشواری ها است که بزرگ ترین گنج ها رابه شما هدیه می دهد و عشق تان را نسبت به قبل عمیق تر و قوی تر می کند.
منبع:نشریه دنیای سلامت ،شماره ۵۰.
۱-در زندگی روزهایی وجود دارد که با نگاه کردن به چهره همسرتان که در نزدیکی شما به خواب رفته است،با خود می گویید :«آیا این همان کسی است که باید برای همیشه با او باشم.»وقتی می خواهید ازدواج کنید،با خود می اندیشید که در انتخاب همسرتان درست عمل کرده اید و نیمه گمشده خودتان را یافته اید و حاضر نیستید آنقدر در کنار و همراه او بمانید تا مرگ شما را از هم جدا کند.اما،به ناگاه یک روز از خواب بیدار می شوید و در می یابید که همسرتان آن کسی نیست که شما می پنداشتید و نمی تواند لحظه های زندگی تان را از شادی و نشاط پر کند .به علاقه ای که به او دارید ،شک کرده و به علاقه او نیز نسبت به خودتان شک می کنید .حتی،ممکن است که گاهی با خود بیندیشید که چرا این فرد را به عنوان شریک زندگی انتخاب کردم و یا چرا در امر ازدواج شتاب کردم؛اما، حقیقت امر این است که شما معنای واقعی ازدواج را درک نکرده اید و زمانی که این جمله را بر زبان می آورید :«من شریک تو خواهم بود،در غم ها و شادی ها »،درک درستی از این جمله نداشتید .جنس رابطه شما و همسرتان بر اساس یک زندگی یک روزه بوده است .زیرا،با رسیدن روزهای تکراری و یکنواخت شدن همه چیز،دیگر حاضر به تحمل وضعیت نیستید.با شروع حرکت پنهانی ناامیدی به سمت زندگی تان به طور آشکار احساس تنهایی و پشیمانی می کنید؛« نه،او همان کسی نیست که من می خواستم.»
زیبایی آن تصویری که از ازدواج درذهن پرورانده بودید ،از بین می رود و دیگر جلوه ای در نظرتان ندارد.شما ازدواج را یک مقصد نمی بینید بلکه به نظرتان ازدواج سفری یکنواخت و خسته کننده است.از خواب شیرین بیدار شوید و زندگی را با تمام واقعیت هایش بپذیرید .روز را با همه نورهای درخشان و حتی ناملایماتش دریابید و باورکنید که امروز شادی شماست زیرا،توانسته اید تمام قصه های دروغین درباره سعادت ابدی را از ذهن تان بیرون کنید و حقیقت ازدواج و قصه حقیقی زندگی را با تمام سختی ها و ترس هایش باور کنید.
۲-در زندگی روزهایی وجود دارد که باید در آن روزها بیش از حد تصورتان کارو تلاش کنید.
همگان براین باورند که ازدواج و زندگی مشترک نیاز به صرف انرژی و زمان بسیار دارد و شما در خیال خام تان به این می اندیشید که با کشمکش و دعوا می توانید بسیاری از عادات آزاردهنده همسرتان را اصلاح کنید .شما کمرهمت به انجام انکار بسته اید و برای رسیدن به این هدف انرژی بسیاری را صرف کنید .اما،به این نکته نیزتوجه داشته باشید که انسان طبیعتی پیچیده دارند و رسیدن به چنین هدفی در اصل ساده و آسان نیست.
انسان ها هرکدام با شخصیت متفاوتی که دارند،دنیای مجهول و مبهمی هستند .ما باید یکدیگر را با هر آنچه هستیم ،بپذیریم .ازدواج یعنی بالا بردن سطح بینش و آگاهی.هر چه میزان آگاهی شما افزایش یابد ،همسرتان نیز با مشاهده رشد بینش شما کمی خود را تغییرخواهد داد و بالعکس .به این ترتیب دونفر در کنار هم رشد کرده و می بالند .در واقع ،کار اصلی هر یک یافتن راهی برای پرورش یافتن یکدیگر است.بنابراین به خودتان و همسرتان زیاد سخت نگیرید .
۳-در زندگی روزهایی هست که شب هنگام با عصبانیت بسیار به رختخواب می روید و صبح دم،هنگام بیدار شدن از خواب،از روز قبل نیز عصبانی هستید.
شما نیاز به آرامش و خونسردی بیشتری دارید.باید به یک دیدگاه ثابت برسید.باید کمی به زندگی تان استراحت دهید.هر جنگ و منازعه ای نیاز به تنفس و استراحت دارد.یک توقف کوچک در هردعوا به شما اعلام می کند که میزان عصبانیت تان چقدر آسیب دیده اید.ممکن است منازعه و دعوای شما از یک قدر نشناسی و ناسپاسی کوچک شروع شده باشد و آنقدر بیهوده رشد کرده و بالیده است که حالا ازبدی لبریز شده اید .وقتی چنین وضعیتی برای تان پیش آمد ،فرصت یک استراحت کوتاه را از خود و همسرتان دریغ نکنید تا بتوانید همه چیز را بهتر ببینید و خشم تان را مهار کنید تا بر شما چیره نشود.برخی مواقع یک بحث منطقی خیلی سریع تبدیل به مشاجره ای احمقانه می شود و به دنبال آن خطاهای دیگر یکی بعد از دیگری به وجود می آید.حتی ،اگر بتوانید تمرکز خود را درباره یک موضوع حفظ کنید ،اما،باز هم در برخی از مشاجرات خشم تان تا زمان رفتن به رختخواب با شما می ماند و شما احساس واقعی خود را خفه می کنید .در چنین مواقعی بزرگترین ضربه ها به پیکره ازدواج وارد می شود.در چنین لحظاتی حتی اگرقرار باشد .تمام روز بعد را نیز به مشاجره و نزاع بپردازید ،باز هم اجازه دهید تا احساسات خشم آلودتان کمی فروکش کند و به موقعیت ثابتی برسید تا بتوانید کم کم به آرامش دست یابید.
۴-در زندگی روزهایی هست که ممکن است تا مدت ها با همسرتان نزدیکی فیزیکی نداشته باشید ؛اما،نگران نباشید ،اوضاع حتماً به سامان می رسد .
دوران نبود تماس های فیزیکی و روابط زناشویی در زندگی زناشویی در زندگی مشترک امری کاملاً طبیعی است.این دوران هرگز همیشگی نخواهد بود البته کاملا طبیعی است که بدن انسان پاره ای اوقات نیاز به خواب و استراحت بیشتر داشته باشد.بهتر است در مواقعی که به هر دلیلی نمی توانید به مسائل زناشویی بپردازید ،دست کم تماس های کوچک و ساده تان را در روابط تان حفظ کنید ،مانند یک نوازش بسیار ساده و از روی محبت.
۵-در زندگی روزهایی وجود دارد که در می یابید پیدا کردن راهی برای با هم بودن و با هم ماندن بسیار با اهمیت تر از یافتن راهی برای به مقصد رساندن خودتان است.به حتم،هیچ یک از ما قصد نداریم آنهایی را که دوست شان داریم ،آزار دهیم .اما،در بیشتر مکان ها و زمان ها حق را به خودمان می دهیم.هر چه قدر میزان حقی که به خودمان می دهیم،بیشتر می شود،میزان نارضایتی و ناخشنودی همسرمان نیز بیشتر خواهد شد.متاسفانه ،با وجود دانستن این نکته بازهم با این تصور نادرست بقیه عمرمان را سپری می کنیم که:»حق با من است»ولی،هرچه آگاهانه تر رفتار می کنیم و همسرمان را به خاطر هر آنچه هست ،تحسین کنیم؛به همان اندازه احترام بیشتری برای خودمان قائل شده ایم .در واقع ،به ارزش تعادل و رضایتی که در زندگی یافته ایم ،پی برده ایم .به جای اینکه فقط به این نکته بپردازیم که چقدر همسرمان اشتباه می کند،بهتراست هتاکی و بی حرمتی را کنار بگذاریم و در عوض به او بگوییم «آماده شنیدن حرف هایش هستیم»و یا«من این گونه فکر نمی کردم»و بعد از آنکه با صداقت و صمیمت دیدگاه ها و حرف های ما نیز برای او آسان تر می شود .هنگامی که احساس کنیم به خوبی شنیده می شویم ،دیگرنیاز نداریم مرتب حق را به خود بدهیم.
۶-یک ازدواج موفق به این معنی نیست که در آن هیچ نوع بحث و جدلی نباشد بلکه ازدواجی موفق است که در آن مرد و زن خانواده هر دو با هم تلاش کنند تا اوضاع را سامان دهند.هر دو با هم تلاش کنند برای یافتن تعادل در زندگی بعضی مواقع لازم است که زن و شوهر با هم دعواهای کوچک و بزرگ نیز داشته باشند .زیرا،در مشاجرات فقط صدای تان را بالا نمی بریدبلکه ازحقیقت ها با صدای بلند می گویید،حقیقت هایی که آنها را درسینه تان دفن کرده بودید و بعد با به زبان آوردن آنها فکر و روح تان را آرام تر می کنید،خودتان و همسرتان را بهتر می شناسید و از نوع و کیفیت رابطه تان آگاه می شوید.این مشاجرات کوچک و بزرگ که گاهی در هر خانواده ای به چشم می خورد ،سبب قطع شدن روابط نخواهد شد بلکه ما را قوی تر و محکم تر می کند.
۷-در زندگی روزهایی هست که شما در می یابید باید فقط خودتان را تغییر دهید.گاهی اوقات برخی افراد فکر می کنند که می توانند کسی را که دوستش دارند،عوض کنند تا به ایده آل ها و کمالات نزدیک تر شود.زوج ها در ابتدا با حمایت و همدلی و بعد با داد و فریاد و اتمام حجت کردن به انجام این کار مبادرت می کنند و آن چنان نسبت به اعتقادشان سرسختی نشان می دهند که گویی این مسولیت بزرگ بر گردن آنها نهاده شده و هیچ کاری درست تر از انجام این کار نیست .اما،غالباً تلاشی بیهوده است؛زیرا تغییر یک انسان بالغ و دور کردن وی از عادات و باورهای قدیمی اش که با آنها بزرگ شده یک امر غیر ممکن است.
۸-اگر با ترس ها و ناامنی ها مقابله کنید،در می یابید که چه نوع شخصیتی دارید.در بیشتر موارد زوج ها در روزهای نخست آشنایی شان نسبت به هم سوءظن بیشتری دارند .گاهی اوقات این سوءظن ها سبب برآشفتگی و مشاجره می شود.تا جایی که از شدت عصبانیت ممکن است به طلاق هم به طورجدی فکر کنند .اما،این رفتارهای بی اساس که اسباب تحریک زن و شوهر را فراهم می کند ،چند ماه بیشتر دوام نخواهد یافت.بزرگ ترین شکایت ها در روابط زن و شوهر فرصت های طلایی است تا آنها بتوانند با خودشان روبه رو شوند .اگر ایرادها و کاستی های همسرتان را همچون مانعی بین خودتان و یک ازدواج مناسب می دانید،کارسختی را پیش رو دارید اما؛اگر از کنار اشتباهات یکدیگر راحت تر عبور کنید سفر پر فراز و نشیب زندگی به سمت خودشناسی برای تان آسان تر خواهد شد و حین سفر،هدایایی با ارزشی نیز دریافت می کنید که یکی از آنها رسیدن به رابطه ای مستحکم و با ثبات است.طی سفر شما یاد می گیرید که با خودتان به مهربانی رفتار کنید.و همین رفتار را نیز با همسرتان داشته باشید .این یکی از عجیب ترین زیبایی های ازدواج است.زندگی مشترک پر از لحظات سخت و درس هاس سخت است و هیچ کس نمی تواند شما را در طی این راه آماده کند.اما،در نهایت همین سختی ها و دشواری ها است که بزرگ ترین گنج ها رابه شما هدیه می دهد و عشق تان را نسبت به قبل عمیق تر و قوی تر می کند.
منبع:نشریه دنیای سلامت ،شماره ۵۰.