رضایت زناشویی
چگونه باید با زندگی زناشویی سازگار شویم؟ چه عواملی در رضایت زناشویی مشارکت دارند؟ تحقیقات نشان داده اند که توانایی برقرار کردن ارتباط، عامل اصلی در روابط رضایت بخش است. الگوهای ارتباط بین زوج هایی که برای ازواج برنامه ریزی می کنند، سازگاری زناشویی را پنج سال و نیم بعد از اینکه پیوند زناشویی تشکیل شده است، پیش بینی می کند (مارکمن، ۱۹۸۱۰). بعدا روش های بهبود بخشیدن به مهارت های ارتباط را شرح خواهیم داد.
عوامل دیگری که به رضایت زناشویی کمک می کنند عبارتند از وقت گذرانی با یکدیگر، تقسیم کردن ارزش ها، انعطاف پذیری، تقسیم قدرت، صمیمیت جسمانی، نزدیکی عاطفی، همدلی، ارضای جنسی و احتمالا هوش هیجانی.
اسنیدر (۱۹۷۹) پرسشنامه ای را در رابطه با زمینه های ناراحتی زناشویی ساخته و معلوم کرده است که چهار زمینه، رضایت کلی را پیش بینی می کنند: ارتباط عاطفی با ابراز محبت و تفاهم؛ ارتباط برقرار کردن برای حل مسئله با توانایی حل کردن اختلاف نظرها؛ نارضایتی جنسی؛ و اختلاف نظر درباره مسائل مالی، یا دعوا کردن بر سر مدیریت مالی. ابراز محبت و توانایی حل کردن مسایل، همواره از مشکلات بزرگ کردن بچه، سابقه ناراحتی در خانواده اصلی، و مسایل جنسی مهم تر بودند.
کاری کنیم که روابط ادامه یابند
اگر باهم زندگی می کنید یا ازدواج کرده اید، تعارض اجتناب ناپذیر است. تعارض بر سر پول، ارتباط، تمایلات شخصی، مسایل جنسی، خویشاوندان، دوستان، و فرزندان روی می دهد. اگر زوج ها از پیش انتظارات خود را از یکدیگر روشن نکنند، با تصمیم گیری درباره اینکه چه کسی چه کاری را باید انجام دهد روبرو می شوند. در ازدواج های سنتی، مسئولیت ها طبق نقش های جنسی کلیشه ای محول شده اند. زن آشپزی، نظافت و به بچه رسیدگی می کند.
شوهر نان آور است و به تعمیرات خانه و غیره رسیدگی می کند. در ازدواج های غیر سنتی، کارهای عادی و روزمره معمولا تقسیم یا درباره آنها مذاکره می شود، مخصوصا هنگامی که زن نیز کار می کند. تعجب آور نیست که وقتی یک خانم غیر سنتی با یک مرد سنتی ازداوج می کند اصطکاک ایجاد می شود.
موارد زیر نمونه ای از مخاطراتی هستند که تعارض ایجاد می کنند و ثبات زندگی زناشویی را به خطر می اندازند:
- زندگی کردن خیلی نزدیک یا خیلی دور از خانواده اصلی
- اختلاف نژادی، مذهبی، تحصیلی، یا طبقه اجتماعی
- وابستگی به یکی یا هر دو خانواده اصلی برای پول، مکن، یا حمایت عاطفی
- ازدواج قبل از اینکه زوج به مدت شش ماه یکدیگر را شناخته باشند، یا بعد از چند سال تماس داشتن ( زوج هایی که ازدواج را چند سال به تعویق می اندازند بدگمانی ها یا تعارض هایی دارند که به رابطه آنها صدمه می زند)
- بی ثباتی زناشویی در هریک از خانواده های اصلی
- حاملگی قبل ازدواج یا در طول سال اول ازدواج
- بی تفاوتی نسبت به نیازهای جنسی همسر
- ناراحتی از نقش شوهر یا همسر
- دعوا بر سر تقسیم کار
درمان اختلالات جنسی
- کاهش دادن اضطراب عملکرد. درمانگران معمولا از درمانجویان می خواهند برای مدتی به فعالیت هایی مانند ماساژ یا نوازش کردن تحت شرایط بدون توقع، بپردازند تا اضطراب برانگیختگی و آمیزش عملکرد خود را کاهش دهند. فعالیت بدون توقع به معنی آن است که در ابتدا انتظار جنسی نمی رود. کاهش اضطراب به بازتاب های طبیعی مانند نعوظ، لیز شدن واژن، و ارگاسم امکان می دهد تا روی دهند.
- تغییر دادن نگرش ها و انتظارت خودشکن. به درمانجویان توضیح داده می شود که چگونه انتظارات شکست می توانند میزان اضطراب را بالا ببرند و پیشگویی های معطوف به مقصود شوند.
- آموزش دادن مهارت های جنسی. به درمانجویان آموزش داده می شود که چگونه یکدیگر را تحریک جنسی کافی کنند. در مورد انزال زودرس، ممکن است به آنها توضیح داده شود که چگونه با روشی مانند توقف و ادامه، انزال را به تعویق اندازند (مکث کردن مکرر هنگامی که مرد بسیار برانگیخته می شود و بعد از سرگیری، تا اینکه مرد بهتر بتواند سطح تحریک را که موجب بازتاب انزال می شود، ارزیابی کند).
- بالا بردن آگاهی جنسی. برخی از مشکلات با اطلاعات غلط درباره عملکرد زیستی و جنسی ارتباط دارند.
- بهبود بخشیدن به ارتباط جنسی. به همسران آموزش داده می شود چگونه به یکدیگر نشان دهند که چه چیزی را دوست دارند و چه چیزی را دوست ندارند.